جدول جو
جدول جو

معنی نوازش پذیر - جستجوی لغت در جدول جو

نوازش پذیر
(زَ)
پذیرندۀ مهربانی و عنایت و محبت. کنایه از زیردست و رعیت و کسی که در پناه تفقد و سرپرستی دیگری قرار دارد. که مورد نواخت و ملاطفت و مهربانی است:
چو گشتند از او آن اسیران او
به شفقت نوازش پذیران او.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پوزش پذیر
تصویر پوزش پذیر
پذیرندۀ پوزش، عذرپذیر، کسی که عذر گناهکار را بپذیرد و از گناه او درگذرد، برای مثال به دل یاد کار گذشته مگیر / که یزدان به بنده ست پوزش پذیر (فردوسی - لغت نامه - پوزش پذیر)، خداوند بخشندۀ دستگیر / کریم خطابخش پوزش پذیر (سعدی۱ - ۳۳)
فرهنگ فارسی عمید
(تُ مَ دَ / دِ)
پذیرندۀ خواهش. قبول کننده خواهش:
زن کارپیرای روشن ضمیر
بدان خواسته گشت خواهش پذیر.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پوزش پذیر
تصویر پوزش پذیر
کسی که عذر گناهکار را قبول کند و از او در گذرد عذر پذیر
فرهنگ لغت هوشیار
آشتی جو، آشتی طلب، سازشکار، قابل انعطاف، منعطف، انعطاف پذیر
متضاد: سازش ناپذیر
فرهنگ واژه مترادف متضاد